سینمای خانگی من

درباره ی فیلم ها و همه ی رویاهای سینمایی

سینمای خانگی من

درباره ی فیلم ها و همه ی رویاهای سینمایی

Bunny Lake Is Missing

نام فیلم: بانی لِیک گم شده

بازیگران: کارول لینلی ـ کی یر دولئا و ...

فیلم نامه: جان مورتیمور ـ پنه لوپه مورتیمور براساس رمانی از ماریام مادل

کارگردان: اتو پرمینگر

107 دقیقه؛ محصول انگلستان؛ سال 1965

 

آبِ سرد

 

خلاصه ی داستان: آنا که به تازگی از آمریکا به لندن نقل مکان کرده، در روز اول مدرسه، دختربچه ی کوچکش، بانی لیک را به مدرسه می برد. اما هنگام برداشتن او از مدرسه متوجه می شود که بانی لِیک گم شده. برادر او و یک کارآگاه پلیس، ماجرا را دنبال می کنند ...

 

یادداشت: فیلم نامه ما را به سمتی می برد که گمان کنیم آنا در تخیلات سیر می کند. نتیجه ای که حتی کارآگاه پلیس هم با استنتاج و دلیل به آن می رسد و انگار می خواهد پرونده را بسته شده بداند. اما ضربه ی پایانی آب سردی ست بر پیکره ی همه. البته این واژه ی "آب سرد" در اینجا، در دو معنا به کار رفته! درست است که قرار است شوکی به ما وارد شود اما این شوک، پیکره ی کل فیلم را فرو می ریزد و از بین می برد. هر چه به سمت پایان داستان می رویم، علاوه بر اینکه همه چیز خسته کننده می شود، بی منطقی هم بر پیکره ی اثر مستولی می گردد. چطور ممکن است که برادر آنا، آنچنان مریض و دیوانه ای روانی باشد و با اینحال آنا حتی یک لحظه هم شک نکند به اینکه ممکن است گم شدن دخترش، کار برادر باشد؟ با توجه به اینکه او در پایان برای آرام کردنِ برادر که چهره ی دومش بروز یافته و انگار به دورانِ کودکی اش برگشته، شروع می کند به بازی با او، پس کاملاً در جریان بوده که برادرش چه انسان دوشخصیتی و خطرناکی ست. پس چگونه است که حتی یک لحظه هم به او شک نمی کند؟ از آن بدتر، تغییر رفتار ناگهانی برادر از مردی منطقی به انسانی نیمه دیوانه است که به هیچ عنوان پذیرفتنی و قابل باور جلوه نمی کند و از شدت اغراق گاهی به طنز پهلو می زند. البته نکته ی جالبی که برای پی نبردن بیننده به اصل موضوع طراحی شده این است که در طول فیلم و همزمان با تحقیقات کارآگاه، برادر تمام تلاش خود را می کند که به کارآگاه ثابت کند خواهرش خیالاتی نیست و همین اصرار او باعث می شود کمتر به او شک ببریم. تمهید خوبی ست اما متأسفانه پایان اثر همه چیز را خراب می کند. می ماند کارگردانی پرمینگر که از همه چیز بیشتر جلب توجه می کند. مخصوصاً آنجایی که دوربین از صندلی عقب ماشین، کارآگاه را روی صندلی جلو می گیرد. ماشین مسیری را طی می کند، می ایستد. کارآگاه پیاده می شود و دوربین بدون قطع، از پنجره ی ماشین بیرون می آید تا مسیر کارآگاه تا دم در خانه را دنبال کنیم.

 

 

  

   و باز هم طراحی تیتراژ فوق العاده ای از سال باس ...


ستاره ها:


یادداشت "تشریح یک جنایت" فیلم دیگری از اتو پرمینگر در همین وبلاگ

نظرات 2 + ارسال نظر
نسیم سه‌شنبه 20 تیر 1391 ساعت 19:18 http://delgapp.blogfa.com

این فیلم دوران بچه گیهای من بود. بارها از تلویزیون دیدمش و هربار صحنه آخر که برادره بچه رو بغل کرده و میاد توی صحنه می ترسیدم.
پرت شدم به اون روزها :)

اینطور که متوجه شدم، ظاهراً شما خارج از کشور زندگی می کنید. خوشحالم که خواننده ای از آنطرف آب ها دارم.

فاطمه م چهارشنبه 7 فروردین 1392 ساعت 04:46 http://joharnamak.blogfa.com/

این فیلم را در سالهای نوجوانی دیدم و همیشه برام سوال بود که چرا آنا به برادرش شک نکرد و یا چرا برادره اینطور دیوانه شد (معلوم بود به خواهرش کشش جنسی دارد، اما چطور ازدواج خواهرش را پذیرفته)؟ تنها جواب منطقی که به ذهنم رسید: این مرد برادر آنا نیست دوست پسرش است (که از بچگی میشناخته) و سانسور جمهوری اسلامی در دوبله داستان را عوض کرده.

بیچاره تلویزیونِ جمهوری اسلامی! شده چوپانِ دروغگو!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد