سینمای خانگی من

درباره ی فیلم ها و همه ی رویاهای سینمایی

سینمای خانگی من

درباره ی فیلم ها و همه ی رویاهای سینمایی

پست آخر

آدم ها خرافاتی هستند تا حدی که حتی اتفاق افتادنِ دو واقعه ی بی ربط، می تواند آن ها را به این نتیجه برساند که (( "این"، اتفاق افتاد تا به من نشان داده شود "آن" کار را باید انجام بدهم. )) ( البته یونگِ بزرگ، از این قضیه، برداشتِ دیگری داشت! ) خلاصه آدمیزاد همیشه در فضا سیر می کرده! من اما می خواهم همزمانیِ دو اتفاق را بسیار ساده برگزار کنم: همه چیز تصادفِ محض بود! ماجرا این است که قرار بر این شده تا از این پس، با یک سایتِ رسمی و درست و حسابی، میزبانِ شما باشم. وبلاگ "سینمای خانگی من" می خواهد تبدیل به سایت شود. حالا در همین احوال که می خواستم این موضوع را اعلام کنم، پیامی از طرف "بلاگ اسکای" آمد که در آن ذکر شده بود، به دلیل برخی تغییرات، دسترسی صاحبان وبلاگ به پنل مدیریتی شان به مدت حداقل دو روز قطع خواهد شد؛ اتفاقی که در طی دو سال وبلاگداریِ من نیفتاده بود. به این می گویند توفیق اجباری! هیچ نکته ی فرازمینی و عجیبی هم در آن نهفته نیست. فقط تصادفِ محض بود.

بهرحال این آخرین پُستی ست که در فضای این وبلاگ خواهید خواند. از آنجایی که قرار است، تک تک پُست های این وبلاگ ( در طول این دو سال ) به فضای سایت منتقل شود در نتیجه فکر می کنم چند روزی در سکوت به سر خواهم بُرد، که این سکوت و آرامشی ست قبل از طوفان! به محض آماده شدنِ سایت، لینکش در همین قسمت، در دسترس قرار خواهد گرفت.

 نمی دانم دلم برای فضای این وبلاگ تنگ خواهد شد یا نه، اما این را می دانم که به زودی ( تا چند روزِ دیگر ) با قدرتی بیشتر، در فضایی گسترده تر و شاید با موضوعاتی بیشتر، «درباره ی سینما و همه ی رویاهای سینمایی» حرف خواهم زد؛ پس تا در دسترس قرار گرفتنِ لینکِ سایت صبر کنید.

نظرات 8 + ارسال نظر
شیمآ دوشنبه 13 خرداد 1392 ساعت 10:57

بسیار عالی شد !!
امیدوارم به اهدافتون برسین

بسیار ممنون از شما.

نگین دوشنبه 13 خرداد 1392 ساعت 12:33

اول فکر کردم که دیگر نمینویسید!اما خوشحالم که قصد راه انداختن سایت را دارید.تا ان روز منتظر میمانیم.موفق باشید.

از این فکرها نکنید! من تا لحظه ی آخر عمرم خواهم نوشت. ممنون از اینکه پیگیری می کنید. من هم خوشحالم که هستید.

محمد شنبه 18 خرداد 1392 ساعت 12:38 http://mhhcinema.blogfa.com

لینک شدید.متقابلا شما نیز لینک کنید

عباسی شنبه 18 خرداد 1392 ساعت 17:05

دامون جان مطالبی که برای نقد خوانندگان مجله فیلم میفرستی بیشتر حول چه فیلمهایی هست ؟ فیلمهای جدید یا فرقی نمیکنه براشون ؟ و اینکه از طریق ایمیل مجله میفرستی یا پستی ؟ ممنونم

سلام
فیلم های روی پرده ی ایرانی و البته فیلم های جدید خارجی. به آثاری که جزو کلاسیک های سینما هم محسوب می شود، می توانید بپردازید. من از طریقِ ای - میلِ خصوصی تری با مجله در ارتباطم. شما می توانید به همان ای - میلِ مجله، مطالبتان را بفرستید. لزومی ندارد پست کنید.

[ بدون نام ] جمعه 14 تیر 1392 ساعت 12:03

سلام دوست عزیز و عشاق سینما
به وبلاگ بنده مراجعه کنید که دیالوگهای ماندگار فیلم های ایرانی و کلاسیک جهان در آن ثبت شده است
برای یک بار هم شده مراجعه کن
منتظرم حضور گرم شما

[ بدون نام ] شنبه 15 تیر 1392 ساعت 12:12

سلام دوست عزیز لینک شدید متقابلا شما نیز لینک کنید یا اطلاع دهید تا لینکتان را حذف کنم با تشکر مدیر وب سینما

لطفاً سریعتر حذف کنید!

سهیل دوشنبه 13 مرداد 1393 ساعت 19:57 http://scienceroom.mihanblog.com

سلام
وب بسیار زیبا و جالبی داری
به وب منم سر بزن .
خواهان تبادل لینک هم هستم .
ضمنا بازدید وبم در روز بالای 400 تاست .

پریسیما عنابستانی یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 00:40 http://avay2.blogfa.com

سلام
به شکلی اتفاقی وارد وبلاگ محترمتان شدم. راستش این است که من هیچ وقت از چنین شعرهایی، لذت نبرده ام. من وقتی ریچارد براتیگان می گوید:
چقدر خوب است / که صبح بیدار شوی به تنهایی / و مجبور نباشی به کسی بگویی دوستش داری / وقتی که دوستش نداری دیگر
لذت می برم. چون تصویری ست. چون می توانم تجسمش کنم. در ذهنم می ماند. یا وقتی غلامرضا بروسان می گوید:
تنهایی در اتوبوس چهل و چهار نفر است / در قطار، هزار نفر
شوکه می شوم از اینهمه عمق. یا وقتی اکبر اکسیر، شاعر طناز می گوید:
تعجب می کنم / چطور روز روشن / دو ئیدروژن با یک اکسیژن / ترکیب می شود و آب از آب تکان نمی خورد!
هم می خندم هم متعجب می شوم از اینهمه ریزبینی و دقت و شوکه می شوم از این بازی با کلمات ظریف.
این صرفاً سلیقه ی من است که به شعرهایی مانند شعرهای شما، علاقه ی ندارم چون به نظرم گفتنش آنفدرها هم که به نظر می رسد سخت نیست! امیدوارم از حرف من ناراحت نشوید. نیامدم کامنت بگذارم که اشعار شما را زیر سئوال ببرم. بهرحال این هم یک نوعش است دیگر! اما می خواستم از طرح وبلاگ شما بگویم که بسیار خوشم آمد. یعنی چیزی که باعث شد لحظه ای اینجا توقف کنم و بخواهم که کامنت بگذارم، طرح وبلاگتان بود. عالی ست. امیدوارم از حرف های من ناراحت نشده باشید.
دامون
این نظر رو شهریور 91 برای من گذاشتید 4 سالی میگذره و من دیگه یه دختر نوجون وبلاگ نویس نیستم !اومدم بگم که سلام ! حالا جوری شعر مینویسم که شاید حتی فهمیدنش هم سخت باشه:)
{ده خوشه چین را به جان گندمزاری انداخته ای
ومن کشاورز قید تمام ان خوشه هایی که جامانده اند از درو نگاهشان را میزنم
گلی بچین!جبران مافات کن}
مرسی بابت نظری که بعد از چهارسال معنیشو فهمیدم:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد