سینمای خانگی من

درباره ی فیلم ها و همه ی رویاهای سینمایی

سینمای خانگی من

درباره ی فیلم ها و همه ی رویاهای سینمایی

لب دریا

نام فیلم: لب دریا

بازیگران: حسن معجونی – ماه چهره خلیلی و ...

فیلم نامه نویسان: هادی مقدم دوست – حمید نعمت الله

کارگردان: حمید نعمت الله

85 دقیقه؛ محصول 1390

 

هندی تمامش کنید!

 

خلاصه ی داستان: مینو و مجید زن و شوهری هستند که بر سر مسائلی جزئی، همیشه با هم درگیرند. مینو مجید را ترک می کند و مجید هم با لجبازی سعی می کند پسرش را نگه دارد و کاری کند که به او خوش بگذرد و نبود مینو را احساس نکند ...

 

یادداشت: خاطره ی خوب سریال "وضعیت سفید" هنوز در ذهنمان است که نعمت الله و همکار همیشگی اش مقدم دوست فیلم نامه ای می نویسند که واقعاً تعجب برانگیز است. تقریباً می شود گفت هیچ داستانی در کار نیست. موضوع تکراری دعوای زن و شوهری که در نهایت به پایانی قابل پیش بینی آنهم در لب دریا ختم می شود، شدیداً هندی ست ( هندی به معنای بدش البته ). فیلم نامه نویسان که انگار خودشان می دانستند هر شخصی که فیلم را ببیند، مثل خودشان به این نتیجه خواهد رسید، دستِ پیش گرفتند و  در لحظات پایانی که موسیقی عاشقانه روی تصویر شنیده می شود و پسر در بغل مادر جای می گیرد، از زبان مرد، چنین جمله ای گفته اند:(( دیگه هِندیش نکنین! )) اما این هشدار، کارساز نیست و همه چیز علناً بربادرفته به حساب می آید. از اینکه هیچ داستانی در کار نیست و تقریباً در طول کار، هیچ اتفاقی نمی افتد که بگذریم، می رسیم به دو شخصیتِ داستان، یعنی مینو و مجید. شخصیت هایی که هیچ پرداختی رویشان صورت نگرفته است. تنها با دو سه تا فلاش بک، موضوع دعوای این دو را می بینیم و برای اینکه نشان داده شود، هر دو در این اختلافات دخیل هستند و همه ی اختلافات از لجبازی های بچه گانه نشأت می گیرد، هر فلاش بک، به تناوب، حق را به یکی از طرفین می دهد که به دلیل نبودِ یک داستان منسجم و در ادامه، نبودِ شخصیت های پرداخت شده، همه چیز مصنوعی و بدون عمق و پراکنده جلوه می کند. از سوی دیگر، روند تحول شخصیتی مجید در طی تنهایی اش، چندان پررنگ و مفهوم نیست. یک بار پسرش بهانه می گیرد که مادر را می خواهد، یک بار نمی تواند از خواب بلند شود و یک بار هم احساس دردی در قلبش می کند و بعد ناگهان تصمیم می گیرد که روشش را عوض کند و برای آشتی، پا پیش بگذارد. در عوض فیلم پر شده از صحنه های تنهایی پدر و پسر در پارک و سینمای سه بعدی و رستوران و جاهای دیگر که جز پر کردن زمان، تاثیر دیگری در روند شکل گیری شخصیت ها ندارد و کاملاً بدون جذابیت است.


 به جای عکس: فیلمی ساخته شده و در فضای مجازی با این وسعت، حتی یک عکس هم از فیلم پیدا نمی شود. عمق ضعف در اطلاع رسانی را از همینجا می شود متوجه شد. مقایسه کنید با سایت های خارجی که فیلم ( از هر نوعش، چه سینمایی، چه تلویزیونی ) هنوز ساخته نشده، اطلاعات و عکس هایش به شکلی تمام و کمال روی سایت هاست.


ستاره ها: 

نظرات 2 + ارسال نظر
سالار جمعه 11 فروردین 1391 ساعت 17:26

من که از این فیلم خیلی خوشم اومد.ولی در مورد اطلاع رسانی حق با شماست.واقعا ضعیفه.میزنی فیلم لب دریا میاره آهنگ جدید داریوش یا چیزای بدی میاره.

مریم دوشنبه 13 خرداد 1392 ساعت 12:40

مگه همیشه حق باید با یه طرف باشه این چه نقدی بود فیلمش خیلی قشنگ بود یه فیلم از یه زندگی معمولی واقعی حتما نباید اتفاقات الکی بیفته تافیلم قشنگ باشه من فکر کنم مارا کارگردانا ی ایرانی عادت دادن به اینکه برای تغییر روش بازیگر حتما باید یه نفر بمیره یا یه نفر مریض بشه یا اتفاقاتی ازاین دست مگه همه ی مردم اینجوری تغیییر روش میدن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد