سینمای خانگی من

درباره ی فیلم ها و همه ی رویاهای سینمایی

سینمای خانگی من

درباره ی فیلم ها و همه ی رویاهای سینمایی

Poetry / Shi

نام فیلم: شاعری

بازیگران: جئونگ هی یون – دا- ویت لی و ...

نویسنده و کارگردان: چانگ دونگ لی

139 دقیقه؛ محصول کره جنوبی؛ سال 2010

 

شعر و جنایت 

 

خلاصه ی داستان: میجا، پیرزنی ست که با نوه ی بی توجه و ناخلفش در خانه ای کوچک زندگی می کند. او که تازگی ها خیلی از کلمات را فراموش می کند، متوجه می شود که قرار است آلزایمر بگیرد. علاقه ی وافرش به سرودن شعر، او را به سمت کلاس های ادبی می کشاند و سعی می کند هر طور شده، بتواند شعری بگوید. اما خبر ناگواری می رسد که او را به دنیای بی رحم واقعیت می کشاند ...

 

یادداشت: تیتراژ آغازین فیلم، مبدا خوبی ست برای رفتن به درون مضمون اصلی این اثر فوق العاده تاثیرگذار؛ آب و هوایی آفتابی و خوب، صدای پرندگان و رودی روان و بچه هایی که شاداب و سرحال، کنار رود بازی می کنند. ناگهان جسدِ روی آب مانده ی دخترکی، پدیدار می شود و همزمان با نشان دادن جسد، اسم فیلم هم نوشته می شود. این سرآغازِ تناقضی ست که میجا، پیرزن داستان با آن دست و پنجه نرم می کند. پیرزنی که تنها دمخورش نوه ناخلفش است و با تنها دخترش، فقط از طریق موبایل ارتباط دارد و بس. او که علاقه به شعر گفتن دارد، در کلاس شعری ثبت نام می کند که استادش با تمام وجود از زیبایی های درون انسان می گوید و اینکه باید با دقت به اطراف نگاه کنیم و همه چیز، حتی یک سیب را با تمام وجود حس کنیم و اینکه همه ی ما در قلب خود یک شاعر هستیم. این جملات رویایی و زیبا، سرآغاز سفر پیرزن به دنیایی رویایی و بی نقص است. اما واقعیت چیز دیگری ست. حتی آن گلِ زیبای قرمزِ کنارِ پنجره ی پزشک هم با تمام زیبایی اش، مصنوعی ست و این دنیایی ست که ما در آن زندگی می کنیم. دنیایی که پیرزن  کم کم باید با آن کنار بیاید. و ناگهان آن خبر هولناک از راه می رسد و او ناباورانه سعی می کند هضمش کند. دنیایی که با آن رودرو می شود درست نقطه ی مقابل دنیایی ست که او می خواهد خود را در آن غرق کند. او برای دنیای خودش آنقدر تقدس قایل است که وقتی در کلاس شعرخوانی، یکی از مردان گروه، حرف های زشت اما بامزه اش را در غالب شعر برای بقیه می خواند و آنها را به خنده وامی دارد ( مثال دیگری بر دنیای متناقض اما واقعی )، شدیداً عصبانی و ناراحت می شود اما ضربه نهایی جایی ست که آن شاعر جوان مست، شاعری که ظاهراً معروف هم هست و جایزه هم گرفته، وقتی می شنود استاد کلاس شعر، به شاگردانش از جمله میجا، گفته که همه در درون قلب خود، شاعر هستند، با حالتی مسخره به استاد رو می کند و می گوید: (( تو واقعاً اینو بهشون گفتی؟!)) و این جمله، ضربه ی نهایی ست بر روح نازک پیرزن. حالا او باید با واقعیت کنار بیاید. در واقع باید با زندگی کنار بیاید. حالا از دفترش که همیشه در آن شعر می نوشت و سعی می کرد احساساتش را بیان کند، به شکل دیگری استفاده می کند؛ او روی خطوط دفتر، برای حل مشکش، درخواست قرض گرفتن مبلغ زیادی پول را می نویسد. حالا او از دفترش برای پاک کردن آثار یک جنایت استفاده می کند. اینگونه است که داستان و ایده های به کار رفته در فیلم به بهترین شکل ممکن در هم ادغام می شوند تا قلب اثر به وضوح پیش چشم بیننده آشکار شود. یعنی اینکه نویسنده دقیقاً می دانسته که چه می خواهد بنویسد و چه می خواهد بگوید و چطور باید بگوید. فیلم با آن سکانسی که پلیس ها می آیند تا پسر را ببرند، میخکوبتان می کند و ای کاش صحنه های پایانی اثر آنقدر کش نمی آمد.  


        در حال احساس کردن یک سیب ...


ستاره ها: 

نظرات 3 + ارسال نظر
رضا سه‌شنبه 8 فروردین 1391 ساعت 09:32 http://yavarireza.blogfa.com/

بسیار زیبا و سلیس بود کلا فیلمهای شرقی جدید حوصله سر برند اما از این فیلم خیلی تعریف شده و باید دیدش حتما... از کارگردانهای معاصر شرقی کاروای وونگ سه فیلمی که ازش دیدم کارگردان بدی نیست ولی این فیلم هم حتما باید خوب باشه که اینطوری ستاره باران شده
بازهم ممنون

کارهای وونگ کار وای را دوست ندارم. تنها اپیزود دوم یا سوم از فیلم ( اروس ) به کارگردانی او، به دلم نشست. فیلمی که سه اپیزود داشت و آنتونیونی و سودربرگ، کارگردان دو اپیزود دیگر بودند.( البته اپیزود آنتونیونی در آن فیلم را واقعا دوست دارم ) "شاعری " اما واقعا چیز دیگری ست ...

رضا چهارشنبه 9 فروردین 1391 ساعت 04:45 http://yavarireza.blogfa.com/

فیلم ایروس را دیدم و خوشم نیامد اتفاقا اون اپیزود آنتونیونی به نظر من در ادامه کارهای ضعیف آخر عمرش بود که بیشتر روی آورده بود به مسائل جنسی بی مضمون و خیانت و حتی اون طرفدارهای فیلمهای خودش هم که با شب و ماجرا و آگراندیسمان او شاد شدند از این فیلمهای آخرش ناامید شدند و خوب شد زودتر مرد وگرنه حتما پورن هم میساخت... البته کل اون فیلم سه اپیزودی خیلی بد بودند و کل اپیزودها فقط و فقط در یک مورد بودند.... بهترینهای کاروی وونگ هم برای من در حال و هوای عشق و شبهای زغال اخته ای اند.

سینا پنج‌شنبه 5 اردیبهشت 1392 ساعت 15:01

فیلم secret sunshine از این کارگردان رو ببین .
فیلم خوبیه ولی نه به اندازه poetry

ممنون از معرفی تان. حتماً خواهم دید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد