سینمای خانگی من

درباره ی فیلم ها و همه ی رویاهای سینمایی

سینمای خانگی من

درباره ی فیلم ها و همه ی رویاهای سینمایی

The Last Command

نام فیلم: آخرین فرمان

بازیگران: امیل یانینگز – اِوِلین برنت – ویلیام پاول و ...

فیلم نامه: جوزن فن اشترنبرگ – جان اف گودریچ – لاجوس بیرو – هرمان جی منکیه ویچ

کارگردان: جوزف فن اشترنبرگ

88 دقیقه؛ محصول آمریکا؛ سال 1928

 

کارگردان و ژنرال

 

خلاصه ی داستان: ژنرال سرگیوس الکساندر، ژنرال ارتش روسیه، بعد از انقلاب روسیه، به حال و روز بدی می افتد. او که در زمان قدرت خود، اولان لئو آندری یف یکی از بازیگران تئاتر و از مخالفانش را به زندان انداخته و معشوقه اش را تصاحب کرده بود، حالا باید به عنوان مردی از کار افتاده که مدال هایش دیگر هیچ ارزشی ندارند، به عنوان سیاهی لشکر در مقابل دوربین آندری یف که حالا کارگردان معروفی در هالیوود شده، نقش یک فرمانده را بازی کند ...

 

یادداشت: هیچ وقت فن اشترنبرگ را در حد نوابغ سینمای صامت نمی دیدم. حتی "فرشته آبی" اش را هم که بهترین و معروفترین کارش می دانند، از نظر من حالا دیگر کمی کند و کشدار و مخصوصاً در بازی بازیگران اغراق شده بود که نسبت به فیلم های بزرگ همدوره اش، چیزهای زیادی کم داشت. اینجا هم داستانی که روایت می شود آنقدرها عمق پیدا نمی کند و در بیان ایده ی اصلی اش کمی لکنت دارد. حرف اصلی داستان مشخص نیست. آیا قرار است درباره ی ژنرالی باشد که از اوج قدرت به حضیض ذلت می رسد ولی دل از سرزمینش برنمی دارد و همچنان به آن عشق می ورزد؟ ( او جایی در میانه ی فیلم به دختر می گوید: اگه به نفع روسیه بود، با کمال میل همین امشب خودمو می کُشتم. ) آیا درباره ی عشق ژنرال و دختر انقلابی ست که او را اسیر کرده و با خود اینطرف آنطرف می بردش؟ واقعاً معلوم نیست چرا ناگهان این عشق شکل می گیرد و چرا آنطور ناگهان تمام می شود و اصلاً تاثیر این عشق در شخصیت ژنرال چیست و چه چیزی را در او تغییر می دهد؟ پایان اثر هم ناگهانی و بی دلیل است؛ کارگردان حالا می خواهد انتقام گذشته را از ژنرال بگیرد ( انتقام چه چیز را؟ ما اصلاً نمی فهمیم ژنرال چه بلایی سر مرد می آورد تا بخواهیم انتقام او را درک کنیم )، پس او را مقابل دوربین ها قرار می دهد و شرایط جنگ را برایش بازسازی می کند. ژنرال که در حال و هوای دوران قدرتش قرار می گیرد، شروع می کند به دستور دادن و این کار را آنقدر از ته دل انجام می دهد و برای وطنش داد می زند که کارگردان را تحت تاثیر قرار می دهد و نتیجه این می شود که در لحظه ی آخر که ژنرال می میرد، کارگردان می گوید او علاوه بر بازیگر خوب، انسان خوبی بود و نمی فهمم او چطور به این سرعت موضع عوض می کند و به ژنرال علاقه مند می شود.


 تراولینگ های دیدنی ای در فیلم وجود دارد که شاید جالب توجه ترین دستاورد فیلم باشد ...


ستاره ها: 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد