سینمای خانگی من

درباره ی فیلم ها و همه ی رویاهای سینمایی

سینمای خانگی من

درباره ی فیلم ها و همه ی رویاهای سینمایی

Elena

نام فیلم: النا

بازیگران: یلنا لیادووا – نادژدا مارکینا – آلکسی روزین و ...

فیلم نامه: اولگا نگین

کارگردان: آندری زویاگینتسف

109 دقیقه؛ محصول روسیه؛ سال 2011

 

قضاوت

 

خلاصه ی داستان: النا، زنی ست که همراه همسرش دومش در خانه ای بزرگ و مدرن زندگی می کند. او از همسر قبلی اش پسری علاف و بیکار و تقریباً فقیر دارد که دائم چشمش به پولی ست که النا از خانه ی شوهر جدید و ثروتمندش می آورد. پسر النا برای خریدن سربازی پسر خودش، باز هم به مادر روی می آورد و النا هم این مسئله را با شوهر ثروتمندش در میان می گذارد اما با مخالفت او روبرو می شود. وقتی هم که مرد سکته می کند و می خواهد وصیت بنویسد، تمام ثروتش را به دختر خودش که ظاهراً دختری افسارگسیخته است، واگذار می کند ...

 

یادداشت: در هر نمای فیلم، در هر حرکت سنگین دوربین، پختگی و اصالتی دیده می شود که نشان از کارگردانی قوی در پشت کار دارد. فیلم جایی تمام می شود که انتظارش را ندارید. تازه منتظر هستید تا ببینید بالاخره چه می شود که ناگهان تیتراژ پایانی می آید. داستان، بسیار ساده و یک خطی ست. چیزی که این میان مهم بوده، تضاد عمل النا و چهره ی آرام ابتدایی اش است. او برای حفظ پسر آسمان جلش، دست به عملی می زند که به هیچ عنوان از او انتظار نداریم. درست برعکس چیزی که در دختر مرد می بینیم. دختری سرکش و عبوس که حتی وقتی می فهمد پدرش سکته ی قلبی کرده، به عیادتش نمی آید. اما جلوتر که می رویم، تازه متوجه می شویم دختر واقعاً آن چیزی نبوده که نشان می داده و النا با تمام ظاهرسازی اش، آدم بسیار خطرناکی ست. اما وقتی که بدانیم، او این کار را برای حفظ پسرش و خانواده ی پسر انجام داده، آنوقت چه فکری درباره ی او خواهیم کرد؟ آیا کارش درست بوده؟ اخلاقی بوده؟ فیلم به دنبال مطرح کردن همین پرسش است و البته مثل همیشه، هر کس جوابی برای آن دارد.


        النا و النا ...


ستاره ها: 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد