سینمای خانگی من

درباره ی فیلم ها و همه ی رویاهای سینمایی

سینمای خانگی من

درباره ی فیلم ها و همه ی رویاهای سینمایی

تهران من، حراج

نام فیلم: تهران من، حراج

بازیگران: مرضیه وفامهرامیر چگینی

نویسنده و کارگردان: گراناز موسوی

96 دقیقه؛ محصول ایران، استرالیا؛ ‍ژانر درام؛ سال 2009

                                           

                                           شورش بی دلیل


خلاصه ی داستان: مرضیه با سامان آشنا می شود و می خواهد همراه او که در استرالیا زندگی می کند به آنجا برود که در آخرین لحظه های آماده کردن ویزا و مسائل پزشکی متوجه می شود که ایدز دارد. سامان او را ترک می کند. مرضیه مجبور می شود با فروش تمام وسایل زندگی اش، به شکل قاچاق از کشور خارج شود ...

 

یادداشت: فیلمساز در تمام صحنه ها و لحظه های فیلمش، سعی کرده هر چیزی که از مشکلات و گرفتاری های آدم ها در ایران می داند، به ما نشان بدهد و به اصطلاح اعتراض کند. در تک تک صحنه ها، بدبختی ها و کمبودها را می بینیم و در واقع با یک سیاه نمایی مطلق روبرو هستیم که آنقدر تلخ ( نه به معنای خوبش ) و الکی سیاه است که بسیار گل درشت و شعاری به نظر می رسد. از آنجایی که ظاهراً فیلم با حمایت یک شرکت خارجی ساخته شده، خط قرمزها کاملاً شکسته می شود؛ حجاب چندانی وجود ندارد و در یکی دو صحنه مرضیه و سامان کنار هم خوابیده اند و ما حتی لباس زیر زن را هم کنار تخت می بینیم و ظاهراً کارگردان محترم فکر کرده با نشان این تابوها، می تواند تماشاگر را به هیجان بیاورد و کاستی های نافرمش را اینگونه بپوشاند. به جای آنکه یک روایت تأثیرگذار از زندگی مرضیه ببینیم، تمام وقت فیلم صرف نشان دادن سیاهی ها، آنهم به بدترین شکل ممکن شده و آدم های فیلم دائماً دستگیر می شوند و بالاخره هم نمی فهمیم مرضیه که اینقدر راحت می چرخد و راحت لباس می پوشد و خیلی راحت با دوست پسرش در یک خانه ی مشترک زندگی می کند، چه مشکلی با جامعه دارد که اینقدر ناراحت است؟! اگر او ایدز نداشت که خیلی راحت می توانست از کشور خارج شود! آیا ایدز گرفتن او هم تقصیر جامعه است؟!!!


   

   مثلاً نسل معترض و  روشنفکر و جان به لب شده ی جامعه اند ... !


ارزشگذاری فیلم: بی ارزش

نظرات 2 + ارسال نظر
هادی جمعه 28 مرداد 1390 ساعت 13:10 http://playtime.blogsky.com

سلام
هر فیلمی که از مضمونش خوشتون نیاد که دلیل نمیشه بی ارزش باشه.
ارزشهای بصری فیلم کم نیست.البته در نیمه دومش و بعد از اینکه پسره ترکش می کنه تنهایی دختر خیلی خوب تصویر میشه.
رفت و برگشتهایی که به دختر درون کامیون داریم و برامون معماست و در اواخر فیلم متوجه می شویم جریان چیه ارزشمنده.استفاده زیبایی از موسیقی نامجو شده و اون کنسرت زیرزمینی با انتخاب آهنگ "امشب" میرزا خودش به تنهایی یک ستاره داره..

فقط سعی می کنم از لینک ستارگانتان خوب محافظت کنم به همین خاطر است که ... !!!

جیحون یکشنبه 30 مرداد 1390 ساعت 18:21

در "تعجب" به آقای هادی باید عرض کنم که جداً صحنه های داخل کامیون که دختر رو نشون میده ، جداً برامون معماست ؟ و جداً تا اواخر فیلم متوجه نمیشیم که صحنه های صحبت های دختر به کمک مترجم ، دارن چی رو نشون میدن ؟ جداً؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد