ـ بدبختی آدم آن وقتی نیست که پی ببرد هیچ چیز نمی تواند یاریش کند ـ نه مذهب، نه غرور، نه هیچ چیز دیگر ـ بدبختی آدمی آن وقتی ست که پی ببرد به یاری نیاز ندارد.
" خشم و هیاهو " اثر ویلیام فاکنر
جنی ( کری مولیگان ): [ با اشاره به "بیگانه" ی آلبر کامو ] اگه مادرم بمیره، هیچ احساسی بهم دست نمی ده. خب، این از من چی می سازه؟ یه اگزیستانسیالیست؟
دیوید (پیتر سارزگارد): نه، یه گاو.
" تربیت"، لون شرفینگ
دلمار (تیم بلیک نلسون) : یه معجزه! این یه معجزه بود! ما برای خدا دعا کردیم و اون رحمت فرستاد!
اورت (جرج کلونی) : باز شما دونهیونجهها دارین نشون میدین که کمبود عقلی دارین! این یه توضیح کاملاً علمی داره.
دلمار : ولی مگه غیر از اینه که تو همین الان داشتی پای چوبهی دار خدا خدا میکردی؟
اورت : هر بشری موقع استرس یه چیزایی از دهنش بیرون می پره.
"ای برادر! کجایی؟" برادران کوئن
(( تعریف من از یه فیلم فوق العاده اینه که وقتی داری اونو می بینی، قسمت راست مغزتو به کار می گیره . وقتی تموم می شه قسمت چپ مغزتو. ))
راجر ایبرت
ـ براس، از گمنامی بترس. هر چیزی را که بزرگ نیست، بینداز دور. ببین، آدم برای اینکه چیزی بشود راههای مختلفی دارد، اما مطمئن ترین راه این است که از نظر مردم چیزی بشوی.
(( خاطرات پس از مرگ براس کوباس )) اثر ماشادو دِ آسیس
ـ زن (ماهایا پطروسیان): شما وضع منو نمی دونین.
ـ مرد (فریبرز عرب نیا): مشکل مالی دارین؟
ـ زن: همه ی زندگی که پول نیست آقا.
ـ مرد: آره خب، خونه و ماشینم خیلی مهمه!
"هفت پرده" ی فرزاد موتمن
نیما (پارسا پیروزفر): تو اجتماع همه کارارو ما مردا می کنیم. همه پولا رو ما مردا میدیم. همه سگدو زدنا مال ماس. هرچی سکته ی قلبیا و بدبختیا و بی چارگیا و چک برگشت خوردنا و زندون رفتنا مال ماس، اون وقت جنس لطیف راحت میگه: در طول تاریخ به ما ظلم شده، ما خواهان حقوق برابر هستیم. حقوق برابر میخوای برو فاضلاب پاک کن. برو سوپور شهرداری شو نصف شب خیابون ها رو جارو بکش. چه طور موقع کار کردن جنس لطیف هستین ولی صحبتِ حقوق که میشه حقوق برابر میخوای؟
"نقاب" کاظم راست گفتار
ـ اکثریت هیچ وقت حق ندارد. هرگز، هرگز! خوب شنیدید؟ این هم یکی از آن دروغ های اجتماعی ست که هر آدم آزاد و آزادیخواه که گفتار و کردارش آزاد است، باید بر ضد آن بجنگد و مبارزه نماید. ببینم، در هر مملکتی، اکثریت عبارت از چیست؟ آیا عبارت است از مردم فهمیده و خردمند یا گروه ابلهان و بی خردان؟ و من اطمینان دارم که یکدل و یکزبان می توان گفت که اکثریتِ مردم این کُره، نادان و سفیهند و بدیهی ست که تنها اکثریت را نمی توان دلیل قرار داد که حکومت اشخاص دانا و سنجیده و فهمیده با بی خردان و ابلهان باشد.
دکتر اشتوکمان در نمایشنامه ی "دشمن ملت" اثر جاودانه ی هنریک ایبسن