سینمای خانگی من

درباره ی فیلم ها و همه ی رویاهای سینمایی

سینمای خانگی من

درباره ی فیلم ها و همه ی رویاهای سینمایی

-----

حمید ( بابک حمیدیان): ما که کاری نمی کردیم که!

مامور انتظامی ( رضا عطاران ): ما که بگیم کردین، دیگه کردین!

                                                                     "اسب حیوان نجیبی است" عبدالرضا کاهانی

The Help

نام فیلم: مستخدم

بازیگران: اما استون – ویولا دیویس – اکتاویا اسپنسر

فیلم نامه: تِیت تیلور براساس رمانی از کاترین استاکِت

کارگردان: تِیت تیلور

146 دقیقه؛ محصول آمریکا، هند، امارات؛ سال 2011

 

(( مشکل اینجاست که تو به خودت به عنوان یه آدم سفیدپوست

نگاه می کنی، اما من به خودم به عنوان یه آدم نگاه می کنم. ))

                                      سیدنی پوآتیه در «حدس بزن چه کسی برای شام می آید»


ـ دو تا چیز تمومی نداره؛ کائنات و حماقت بشر.

                                      آلبرت انیشتین


سفید و سیاه 

 

خلاصه ی داستان: دوران برده داری و تبعیض نژادی ست و هر خانواده ی سفیدپوست، یک مستخدم سیاهپوست دارد که با او مثل برده ها رفتار می کند. در این میان، یوجینیا، سعی دارد کتابی بنویسد که در آن از مشکلات این قشر صحبت شده است. او برای این کار به آبیلین و مینی، دو مستخدم سیاهپوست نزدیک می شود ...

 

یادداشت: اینکه فیلم از روی یک رمان اقتباس شده، دلیل خوبی ست برای چند شاخه بودن داستان. حجم زیاد وقایع گاهی تمرکز را بهم می زند و البته این امر باعث شده، تمام شاخک های داستانی هم به خوبی به پایان نرسند و گاه با نگاهی سطحی، سرانجامی برای شخصیت ها ایجاد شود. اما نادیده گرفتن این نکات که در طول مدت زمان دو ساعت و بیست دقیقه ای فیلم، ما کاملاً با شخصیت ها همراه می شویم، از تنبیه شدن زنی که شخصیت منفی داستان است، دلمان خنک می شود، همراه لحظات احساسی، بغضمان می گیرد و به این نتیجه می رسیم که «انسان» بودن چیز خوبی ست، بسیار بی انصافی ست.


    در حال نوشتن کتابی درباره ی دردهای سیاهپوستان ...


ستاره ها: 


از دوستانی که قصد دارند از این یادداشت در سایت و یا وبلاگشان استفاده کنند تقاضا دارم نام این وبلاگ را به عنوان منبع ذکر نمایند.

فیلم های پیشنهادی آذر ۹۰

نام فیلم: رفتن ها  (Departures/Okuribito)

کارگردان: یوجیرو تاکیتا

 

نام فیلم: سرگشته در غربت (Lost In Translation)

کارگردان: سوفیا کوپولا

 

نام فیلم: اسب حیوان نجیبی است

کارگردان: عبدالرضا کاهانی

 

نام فیلم: رز ارغوانی قاهره (The Purple Rose Of Cairo)

کارگردان: وودی آلن

 

نام فیلم: طلاق به سبک ایتالیایی  (Divorce Italian Style/Divorzio All’italiana)

کارگردان: پیترو جرمی

 

نام فیلم: بهشت سیاه  (Black Heaven/L’autre Monde)

کارگردان: ژیل مرچاند

 

نام فیلم: وحشت در نیدل پارک  (The Panic In Needle Park)

کارگردان: جری شاتزبرگ

-----

(( ... من بچه مو بُردم تا 45 دقیقه از «پدرخوانده» رو نشونش بدم و ازش پرسیدم چه قسمتی رو دوس داره؟ گفت: «جایی که اون مَرده تیر می خوره». همه اینطوری ان. حتی در لحظه فیلمبرداری، وقتی دارین صحنه ی بُریدن گلو یا چیزی شبیه اونو می گیرین، همه ی عوامل جمع می شن که از نزدیک ببینن.))

                                                   فرانسیس فورد کوپولا درباره ی ذات خشونت طلب آدم ها

-----

حمید هامون (خسرو شکیبایی): تو می‌خوای من اونی باشم که واقعاً تو می‌خوای من باشم؟ اگه من اونی باشم که تو می‌خوای، پس دیگه من، من نیست. یعنی من خودم نیستم.

"هامون" داریوش مهرجویی

Tape

نام فیلم: نوار

بازیگران: اتان هاوک – رابرت شان لئونارد – اوما تورمن

نویسنده: استفن بلبر براساس نمایشنامه ای از خودش

کارگردان: ریچارد لینکلیتر

86 دقیقه؛ محصول آمریکا؛ سال 2001

 

امی، جان، وینس

 

خلاصه ی داستان: گفتگوی طولانی بین وینس و جان، کم کم رنگ و بوی دیگری به خود می گیرد. وینس، نقشه ای برای جان کشیده و البته در این بازی، امی هم ناخواسته وارد می شود ...

 

یادداشت: اگر این فیلم فوق العاده را تا حالا ندیده اید، هر چه سریعتر تهیه اش کنید و ببینید. ببینید که یک فیلم با اینکه تنها در یک اتاق کوچک می گذرد و سه بازیگر بیشتر ندارد، چگونه می تواند تماشاگر را میخکوب کند و آنقدر مصالح داشته باشد که هر لحظه چیزی رو کند. این فیلم فوق العاده با بازی های عالی سه بازیگرش و مخصوصاً بازی بیرونی و تاثیرگذار اتان هاوک، چنان در احوالات انسانی غوطه ور می شود و چنان احساسات و کنش های درست شخصیت هایش را نشان می دهد که نظیرش در کمتر فیلمی وجود دارد. نمایشنامه ی استفن بلبر که خودش از روی آن، فیلم نامه را هم نوشته، چنان دقیق و خوب چیده شده که لحظه ای نمی توان چشم از آن برداشت. وینس، آغازگر بازی پر خطری ست که اشتباه سالیان گذشته ی جان را دوباره زنده می کند. بازی ای که با چند شوخی و مزاح دوستانه آغاز می شود. هر چه جلوتر می رویم، کم کم علت اصلی این کار وینس را متوجه می شویم و در همین مسیر، شخصیت ها و علت کارهایشان رو می شود. تا قسمتی از داستان، جان در قطب منفی قرار دارد. او ده سال پیش خطایی کرده که حالا وینس می خواهد شرح ماوقع را از زبانش بشنود. با ورود امی به اتاق و بعد از اینکه متوجه می شویم نگاه امی به خطای جان، آنگونه نیست که وینس فکر می کرده ـ و البته جان هم به خاطر کاری که کرده از امی عذرخواهی می کند و ظاهراً همه چیز تمام می شود ـ اینبار این وینس است که در جایگاه ابتدایی جان قرار می گیرد و در پایان هم به سزای عملش می رسد. تنبیه کوچکی که متناسب با بازی ای که شروع کننده اش است، انتخاب شده. البته این بدان معنی نیست که بخواهیم آدم ها را در قطب های منفی یا مثبت قرار بدهیم. نگاه فیلم اصلاً چنین چیزی نیست. استفاده از زوایای فوق العاده و ریتم درونی هر نما به سرحال ماندن اثر کمک می کند و این عاملی ست که وقتی فیلم تمام می شود، انگار نه انگار که در طول این مدت تنها داخل یک اتاق حبس بوده ایم. فیلم های بعدی لینکلیتر، برای من، هیچکدامشان چنین اثری باقی نمی گذارند.

 

از میان دیالوگ ها: جان: (( تو مهمترین آخر هفته ی منو خراب کردی با مطرح کردن چیزی که من توی این ده سال اصلاً بهش فکر نکردم. ))

وینس: (( آره. منم همین فکرو می کنم. پس تو [ برای شام ] می مونی؟ ))

جان: (( نوارو بده من وینس. ))


                گذشته برمی گردد ...


ستاره ها: 


از دوستانی که قصد دارند از این یادداشت در سایت و یا وبلاگشان استفاده کنند تقاضا دارم نام این وبلاگ را به عنوان منبع ذکر نمایند.

-----

یک زن: از کجا اِنقدر زنا رو خوب می شناسین؟

ملوین یودال ( جک نیکلسون ): یه مردو در نظر می گیرم، منطقشو حذف می کنم و صداقتشو. 

"بهتر از این نمی شه" ی جیمز. ال. بروکس

-----

عباس آقا (عزت الله انتظامی) : مرتیکه ی مزقونچی، تو گفتی می‌خوای دو تا گلدون بذاری سر پشت بومت که با صفا بشه، نه اینکه ورداری سرتاسر سقف خونه‌ی مردمو اینجوری برینی بهش.

سعدی (حسین سرشار) : مگه چه عیبی داره ؟ دو تا سوراخ پیدا شده، خب می‌گیرمش. اما عوضش تو این سیستم من ...

عباس آقا : سیستم من، سیستم من، بشاش به این سیستم.

                                                                             "اجاره نشینها"ی داریوش مهرجویی