در حیرتم از این همه تعجیل شما
از این همه صبر و طول و تفصیل شما
ما خیر ندیده ایم از سال قدیم
این سال جدید نیز تحویل شما
***
دور از منی و هنوز هم روی لجی
چون آینه ای و با من انگار کجی
چندی ست که ورد شب و روزم این است
ای عشق بیا، اجی مجی لاترجی!
***
دل ـ بی تو ـ درون سینه ام می گندد
غم از همه سو راه مرا می بندد
امسال بهار بی تو یعنی پاییز
تقویم به گور پدرش می خندد
***
می لرزم و ضعف دید دارم دکتر
مجنونم و شکل بید دارم دکتر
لبهای من از تب جنون می سوزند
بوسیدگی شدید دارم دکتر
از مجموعه ی شعر "کم کم کلمه می شوم" نوشته ی جلیل صفربیگی