سینمای خانگی من

درباره ی فیلم ها و همه ی رویاهای سینمایی

سینمای خانگی من

درباره ی فیلم ها و همه ی رویاهای سینمایی

Brave

نام فیلم: شجاع

صداپیشگان: کِلی مک دونالد ـ بیلی کانلی ـ اِما تامپسون و ...

فیلم نامه: مارک اندرو ـ استیو پورسل ـ براندا چاپمن ـ ایرنه مکچی براساس داستانی از براندا چاپمن  

کارگردانان: براندا چاپمن ـ مارک اندرو

93 دقیقه؛ محصول آمریکا؛ سال 2012

 

حقیقتِ افسانه ها

 

خلاصه ی داستان: مریدا، شاهزاده ی جوانی ست که روحیه ی سرکش و سرزنده ای دارد اما مادرش هیچ وقت به او اجازه نمی دهد تا او آنطور که می خواهد، زندگی کند. مادر معتقد است او دخترٍ شاه است، در نتیجه باید مثل یک شاهزاده رفتار کند. مریدا که از امر و نهی های مادر به ستوه آمده، وقتی به شکلی اتفاقی با یک جادوگر برخورد می کند، از او می خواهد که طلسمی درست کند تا مادر دیگر نتواند به او دستور بدهد ...

 

یادداشت: مریدا به عنوان یک شاهدخت، مجبور است تن به قوانین خشکی بدهد که او را از خودِ واقعی اش، از زندگی شاد و سر حال و دلخواهش دور می کند. او حتی نمی تواند مرد آینده اش را خودش انتخاب کند. در اینجا، مادر، از همان ابتدا مانعی ست برای رسیدنِ مریدا به خواسته هایش. با شروع فیلم، وقتی که پدر بامزه ی او، تیر و کمانی کوچک به مریدا هدیه می دهد، مادر با عتاب به پدر می گوید که: (( فرگوس! اون یه دختره! )). بعد که تیرٍ مریدا به خطا می رود و او مجبور می شود برای پیدا کردن تیر، اندکی در جنگل تاریک و ترسناک پیش برود تا وقتی که برمی خورد به گوی های نورانیِ آرزو که به قول مادر: (( آدمو به سمت سرنوشتِش هدایت می کنه ))، مرحله ی جدیدی در زندگی اش آغاز می شود و کمی بعد باید در همین تاریکی پیش برود تا به روشنایی برسد. گفتم که مادر، مانع اصلی مریدا در رسیدن به آرزوهایش است در نتیجه طلسمی آماده می کند تا شاید مادر، به قول معروف از خر شیطان پیاده شود اما ماجرا آنطور که مریدا فکر می کرد، پیش نمی رود. مادر تبدیل به خرس می شود و جالب اینجاست که دشمن اصلی پدر هم یک خرس است! بهرحال تبدیل شدن مادر به خرس، نه تنها عاملی ست برای عوض شدن دیدگاه مریدا راجع به مادر و رسیدن به دیدگاهی بهتر نسبت به خودش، بلکه عاملی ست تا مادر هم خودش را تغییر بدهد. او کم کم یاد می گیرد عادت های شاهانه اش را در کسوتِ یک خرس کنار بگذارد و ماهی را همینطور خام خام بخورد! در واقع فیلم نه تنها با تغییر شخصیتِ اول بلکه با تغییر شخصیتِ مکمل هم پیش می رود و این دو تحول را همزمان به نتیجه می رساند. اما فیلم نه تنها درباره ی "به دست گرفتن سرنوشت خود" حرف می زند، بلکه در این میان به زیبایی تأکید می کند که همبستگی رمز موفقیت آدم هاست. تابلویی که مریدا در اوج عصبانیت از مادر، پاره اش می کند و اینگونه بین عکس خود و او جدایی می اندازد، نمایانگر فاصله ای ست که در واقعیت هم ایجاد شده. فاصله ای که باید دوخته شود، باید ترمیم شود. فیلم نامه خیلی خوب توانسته ارتباطی بین این مضمون و ماجرای خرسی که دشمن آنهاست، ایجاد کند. وقتی مریدا به خاطر تعریف چند باره ی افسانه ی برادرهایی که قلمروشان با تکبر یکی از آن ها نابود می شود، از مادر عصبانی می شود، مادر تأکید می کند که : (( افسانه ها حقیقت دارن. )) و ما می بینیم که او راست می گوید. مریدا با تجربه ای که از سر می گذراند، هم دیدگاه خودش نسبت به زندگی را وسیع تر می کند، هم به بقیه می فهماند که محکم کردن پیوندها، از هر چیزی در زندگی مهم تر است. باید با هم باشیم تا موفق بشویم. باید همدیگر را دوست داشته باشیم تا موفق بشویم چرا که افسانه ها واقعاً حقیقت دارند.


  مادر می گوید مریدا باید مثل یک شاهزاده رفتار کند ...


ستاره ها: 

نظرات 4 + ارسال نظر
سیاوش شنبه 20 آبان 1391 ساعت 01:38

به نظرم یکی از ضعیف ترین فیلم های پیکسار طی چند سال اخیر بود.
روند نزولی پیکسار همچنان ادامه داره...

ضعیف از چه نظر؟

سیاوش شنبه 20 آبان 1391 ساعت 14:38

نیم ساعت اولش نسبتا خوب پیش میره. ولی بعد ازون همه چیز یه جورایی وا رفت. سطحش اینقدر اومد پایین که دیگه آدم حوصله نگاه کردن هم نداشت. واقعا حیفه این کاراکتر ها و حیف این همه زحمتی که واسه خلق این دنیا با این جزییات شده ولی متاسفانه قربانی یه داستان ضعیف و بی سرو ته میشه. نویسنده اصلا روی داستانش تمرکز نداره و هی ازین ور و اونور قرض کرده تا تونسته یه جور سرو تهه داستان رو بهم بیاره.

طبیعتاً من توقع یک یادداشتِ حرفه ای را از دوستان ندارم. همین که تنها به یک کلمه ی "خوب بود" یا "بد بود" اکتفا نکنند و حسشان را در قبال فیلم بگویند، کافی ست. از شما هم ممنون.

احسان شنبه 20 آبان 1391 ساعت 22:35

به نظر منم فیلم خوبی نبود. عجیبه که به چه فیلمایی سه ستاره میده.
یه پروپاگاندای فمنیستی بود و بین انیمیشن ها خوب امسال خیلی راحت گم شد

پروپاگاندای فمینیستی؟!!!

احسان شنبه 20 آبان 1391 ساعت 23:13

بله Brave یه پروپاگندای فمینیستی اساسی بود.
کافیه نگاه کنید به ارزش های فیلم. دختری که آزادی واقعیش رو در گروی رهایی از سایه ی جنس مذکر میبینه و برای " تغییر سرنوشت اش" باید از رجاله های اطراف فاصله بگیره و فقط به کمک برتری که در زنانگیش وجود داره به موفقیت برسه.
کاراکترهای مونث فیلم همگی قوی و مستقل و باهوش و باتدبیر هستن. در مقابل کاراکتر های مذکر یه مشت انسان حیوان نما هستن که فقط خشونت و بی عقلی درشون دیده میشه و فقط برای خندوندن تماشاچی طراحی شدن.
اگه مخاطب فیلم فقط بزرگسالان بود میشد ازش چشم پوشی کرد، ولی گنجوندن همچین مفاهیمی تو یه فیلم مخصوص کودکان، به نظرم کار کثیفیه

البته اگه هدفتون از فیلم فقط خندیدن و خندیدن و خندیدن باشه مطمئناً اهمیتی به این موضوع نمیدین

زیاد سخت نگیرید لطفاً! در ضمن این چیزی که شما فرمودید، ربطی به خوبی و بدی این فیلم و هر فیلم دیگری پیدا نمی کند. ممکن است یک فیلم، ارزش های غلط را به زیبایی به خوردِ تماشاگرش بدهد و بالعکس.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد