نام فیلم: کارچاق کن ها
بازیگران: اکسل هنی ـ سینو مکودی لوند و ...
فیلم نامه: لارس گودمشتاد ـ اُلف رایبرگ براساس رمانی از جو نسبو
کارگردان: مورتن تیلدوم
100 دقیقه؛ محصول نروژ، آلمان؛ سال 2011
غیرقابل باور
خلاصه ی داستان: روگر براون، ارزشیاب موفقی ست که در عین حال دست به دزدی آثار هنری هم می زند و در این کار، یک پلیس فاسد همراهی اش می کند. اما در آخرین دزدی اش در موقعیت پیش بینی نشده ای گیر می افتد که اوضاع را بهم می ریزد ...
یادداشت: داستان درباره ی یک آدم یک متر و شصت و شش سانتی متری است که با شانس و اقبال و جور شدن خودبخود حوادث در کنار هم، از اتهام مبرا می شود. فیلم نمونه ی آن فیلم هایی ست که به معنای واقعی کلمه "غیرقابل باور" هستند. حتی با توجه به قراردادهایی که داستان و فضای فیلم به ما می دهد یعنی قراردادهایی که در یک تریلر رعایت می شود، باز هم غیرقابل باور و زیادی غلو شده به نظر می رسد. اتفاقات در داستان، سیری رو به صعود را طی می کنند و هر چه جلوتر می رویم، بر میزان هیجان افزوده می شود و البته به همان نسبت هم غیرقابل باورتر و ساده انگارانه تر. مثلاً دقت کنید به ماجرای آن دوربین مداربسته که در خانه ی پلیس فاسد کار گذاشته شده و بعد، از همان دوربین استفاده می شود تا در قسمتی دیگر، در داستان تأثیر بگذارد. تأثیری که زیادی غلوشده و بی معناست. یا مثلاً دقت کنید به صحنه ای که روگر به همراه پلیس ها با برخورد به کامیونی که راننده اش کلس گریو است، به دره پرت می شوند. شدت ضربه چنان است که همه چیز می ترکد و مغز همه می ریزد روی زمین جز روگر! درست است که تریلرها یک سری کلیشه هم دارند، اما خب، بالاخره باید آنها را باور کنیم یا نه؟ صرفاً چون مولفه هایی هستند که "باید" در داستان به کار گرفته شوند که نمی شود دربست پذیرفتشان. این را هم باید بگویم که زیرنویس فارسی نامفهوم و گنگ باعث شد به شکل درستی نتوان با فیلم ارتباط برقرار کرد؛ مثلاً بالاخره هم نفهمیدم علت کشمکش بین روگر و کلس "دقیقاً " چیست. اما در نهایت با آن نوع فیلم هایی طرف هستیم که بعد از گره گشایی، دیگر نکته ی جذابی ندارند و زود از ذهن بیرون می روند.
آدم یک متر و شصت و شش سانتی متری خوش شانس!
ستاره ها: