سینمای خانگی من

درباره ی فیلم ها و همه ی رویاهای سینمایی

سینمای خانگی من

درباره ی فیلم ها و همه ی رویاهای سینمایی

(( تنها چیزایی که بعد از تموم شدن کارم، کف اتاق تدوین پیدا می شه، ته سیگار، کاغذ آدامس و اشکامه. یه کارگردان باید یه پلیس، یه قابله، یه روان کار، یه چاپلوس و یه حرومزاده باشه. ))

بیلی وایلدر

Divorce Italian Style / Divorzio all'italiana

نام فیلم: طلاق به سبک ایتالیایی

بازیگران: مارچلو ماستوریانی – دانیلا روچا – استفانیا ساندرلی

نویسندگان: انینو د کونچینی ـ پیترو جرمی ـ آلفردو جیانتی براساس داستانی از خودشان

کارگردان: پیترو جرمی

105 دقیقه؛ محصول ایتالیا؛ سال 1961

 

مچ گیری 

 

خلاصه ی داستان: دون فردیناندو، نجیب زاده ای ست که دلش پیش دختری زیبا گیر کرده اما همسر لوس و خسته کننده اش، مانعی برای رسیدن او به دختر مورد علاقه اش است. دون فردیناندو که از همسرش متنفر است تصمیم می گیرد او را به شکلی از سر راه بردارد. راههای مختلفی برای این کار وجود دارد اما بهترین راهی که قانون هم بر آن صحه می گذارد، گرفتن آتویی از زن است ...

 

یادداشت: ( لوکوموتیوران) پیترو جرمی یکی از مهمترین فیلم های دهه ی پنجاه سینمای ایتالیا محسوب می شود. دهه ای که نهضت نئورئالیسم ایتالیا دیگر افول کرده بود و این کارگردانانی مثل آنتونیونی و فلینی بودند که جانی دوباره به سینمای آن سال های ایتالیا دادند و سبک شخصی خود را پایه گذاری کردند که در این میان پیترو جرمی هم از کسانی محسوب می شود که بهرحال کم و بیش، نقشی در این زمینه ایفا کردند. فیلم، نامزد اسکار بهترین کارگردانی و برنده ی اسکار برای بهترین فیلم نامه  و بهترین بازیگر مرد نقش اول یعنی مارچلو ماستوریانی بوده. لحن شوخ و بامزه ی فیلم با بازی فوق العاده ی ماستوریانی که اصلاً تلاش نمی کند بانمک به نظر برسد اما کاملاً هم به نظر می رسد، دو برابر شده است. فیلمی مفرح و بامزه از تلاش های یک مرد ثروتمند و جذاب برای از بین بردن همسرش تا به دختر زیبای دیگری برسد. تلاش هایی که مرحله به مرحله دیوانه وارتر و احمقانه تر به نظر می رسد تا برسیم به نمای پایانی فیلم و اوج کار. جایی که دلمان به حال این مرد میانسال می سوزد و به حماقت همه ی کارهایش پی می بریم. در لحظه ای که ابراز خوشحالی می کند از اینکه وارد چهل سالگی شده و تازه قرار است زندگی مورد علاقه اش را آغاز کند و درست در لحظه ای که کنار یار نشسته و از لعل لبانش خوشه می چیند، اتفاق دیگری در حال رخ دادن است. اینجاست که تازه پی می بریم همه ی این کارها و کشتن همسرش، برای هیچ بوده.

                 

      ... شنود مکالمه ی همسر. مدرکی که می توان توسط آن کارِ زن را یکسره کرد                          

                           

   :ستاره ها


از دوستان عزیزی که قصد دارند از این یادداشت در سایت و یا وبلاگشان استفاده کنند تقاضا دارم نام این وبلاگ را به عنوان منبع ذکر نمایند.

(( فیلم مث چارچوبی از زندگیه. همون مرزها و محدوده ها رو داره ولی به نظرم صادقانه تره چون محدود بودنشو قبول داره. زندگی وانمود می کنه که امکانات بیشتری در اختیار شما می ذاره. به همین دلیل زندگی دروغی بزرگتر از فیلمه. ))

راینر ورنر فاسبیندر


The Devil at 4 O'Clock

نام فیلم: شیطان در ساعت 4

بازیگران: اسپنسر تریسی – فرانک سیناترا – کروین میتوز

نویسنده: لیام اوبراین براساس رمانی از مکس کاتو

کارگردان: مروین لروی

126 دقیقه؛ محصول آمریکا؛ سال 1961


در میان گدازه ها

 

خلاصه ی داستان: پدر دونان به همراه سه دزد که مجازات اعدام دارند، در یک سفر پر خطر، باید بچه های یک بیمارستان را که در میان گذاره های یک آتشفشان گیر افتاده اند، نجات دهند ...

 

یادداشت: تم شدیداً مذهبی داستان هر چه به پایان اثر نزدیک می شویم، بیشتر و بیشتر بزرگ می شود و کم کم از چارچوب کار بیرون می زند و در نهایت به حرف های غلو شده و احساسات گرایانه ی شخصیت های به رستگاری رسیده ی رو به مرگش ختم می شود. جدا از مقدمه چینی زیادی طولانی ابتدایی، صحنه های نجات بچه ها از میان گدازه ها، بسیار خوب از آب در آمده است و کمی از خستگی بیننده را از بین می برد و به نظرم نکته ی مهم تر از داستان فیلم، جلوه های خراب شدن دهکده بر اثر زلزله و فروان کوه آتشفشان است که با توجه به سال ساخت فیلم و طبیعتاً وجود نداشتن کامپیوتر و چیزهای دیگر، بسیار تاثیرگذار و طبیعی از آب درآمده اند.


یک جمله: پدر دونان: ((من یه عمرِ که به مردم بهشت می فروشم.))



                   رستگاری در میان گدازه ها ...


ستاره ها: 



یادداشت "بد ذات" فیلم دیگری از مروین لروی در همین وبلاگ



از دوستان عزیزی که قصد دارند از این یادداشت در سایت و یا وبلاگشان استفاده کنند تقاضا دارم نام این وبلاگ را به عنوان منبع ذکر نمایند.

- ((! C’est La Vie ))  ( زندگی همینه دیگه! )

جواب استنلی دانن به مصاحبه کننده ای که گفته بود یکی از فیلم هایش را دوست ندارد

The Panic in Needle Park

نام فیلم: وحشت در نیدل پارک

بازیگران: آل پاچینو – کیتی وین

نویسندگان: جوآن دیدیون ـ جان گریگوری دان براساس کتابی از جیمز میلز

کارگردان: جری شاتزبرگ

110 دقیقه؛ محصول آمریکا؛ سال 1971

 

تزریقی ها 

 

خلاصه ی داستان: مروری بر زندگی رقت انگیز بابی و هلن، عاشق و معشوقی منهتنی که گرفتار مواد مخدر هستند ...

 

یادداشت: فیلم که می توان عنوانش را «وحشت در پارک تزریقی ها» هم ترجمه کرد، در واقع آغاز به کار یک شمایل مسلم بازیگری یعنی آل پاچینو بود. بازیگری که به نظرم یک تنه تاریخ سینما را به دوش می کشد. از طرف دیگر شاتزبرگ که در اصل یک عکاس معروف بوده، شاید کارگردان چندان شناخته شده ای نباشد، اما با فیلم های معدودی که ساخته، بهرحال جایگاه خود را به عنوان کارگردانی کاربلد به اثبات رسانده است. مثلاً فیلم دیگر او «مترسک» که باز هم پاچینو نقش اول آن را دارد، اتفاقاً فیلم خوبی هم هست. "وحشت در نیدل پارک" بیشتر از آنکه روی نقش بابی که پاچینو بازی اش می کند، تاکید داشته باشد در واقع روی هلن متمرکز است. دختری که به خاطر عشق به بابی، به تزریق روی می آورد و تا آنجا پیش می رود که حتی برای چند گرم مواد بیشتر، حاضر می شود بابی را به پلیس لو بدهد و فیلم با دنبال کردن داستان او، نشانمان می دهد که یک معتاد چگونه می تواند همه چیزش را از دست بدهد و به پست ترین چیزها روی بیاورد. دو دستاورد قابل توجه فیلم، یکی برش هایی ست که داستان فیلم را به سرعت پیش می برند. گاهی بین دو صحنه ای که به هم برش می خورد، چندین ماه فاصله وجود دارد و این روند تا پایان فیلم هم ادامه دارد. همین امر باعث بوجود آمدن صحنه های بامزه ای هم می شود. مثل جایی که بابی در حال دزدی ست و پلیسی را هم در کوچه می بینیم که متوجه سر و صداها شده. تصویر ناگهان قطع می شود به جایی که بابی و چند نفر دیگر، در یک حمام عمومی با هم حرف می زنند. نمی دانیم موضوع چیست تا اینکه در صحنه ی بعد، بابی را پشت میله های زندان می بینیم و متوجه قضیه می شویم. اما شاید دستاورد بحث انگیزتر فیلم نشان دادن بی پرده ی تزریق مواد مخدر باشد که گاه بسیار دلخراش می شود. اصولاً نگاه شاتزبرگ و البته فیلم نامه نویسان، نگاهی احساسات گرایانه به زندگی این آدم های بدبخت نیست و همین باعث ترسناک تر شدن زندگی شان می شود.


 ... مترسک ها       


ستاره ها: 


از دوستان عزیزی که قصد دارند از این یادداشت در سایت و یا وبلاگشان استفاده کنند تقاضا دارم نام این وبلاگ را به عنوان منبع ذکر نمایند.