سینمای خانگی من

درباره ی فیلم ها و همه ی رویاهای سینمایی

سینمای خانگی من

درباره ی فیلم ها و همه ی رویاهای سینمایی

The Diary of Anne Frank

نام فیلم: دفتر خاطرات آن فرانک

بازیگران: میلی پرکینز ـ شلی وینترز ـ جوزف شیلدکرات و ...

فیلم نامه: فرانسیس گودریچ ـ آلبرت هکت براساس نمایشنامه ای از خودشان

کارگردان: جورج استیونس

180 دقیقه؛ محصول آمریکا؛ سال 1959

 

ایده های اَلکَن

 

خلاصه ی داستان: ماجرای واقعی آن فرانک، خانواده و دوستان خانوادگی شان که برای فرار از دست نازی ها، در اتاقی مخفی در طبقه ی بالای یک کارگاه ادویه سازی به مدت دو سال پنهان می شوند ...

 

یادداشت: کتاب خاطرات آن فرانک که بعد از مرگ او بر اثر حصبه در اردوگاههای نازی ها و بعد از فروپاشی آلمان نازی به چاپ رسید، در سراسر جهان با فروش زیادی روبرو شد. حکایت دختری که در طول دو سال محبوس بودن داخل یک اتاقک کوچک، به بلوغ می رسد و محدود بودن در مکانی بسته باعث نمی شود که ذهن او هم محدود بماند. او می نویسند و با نوشتن، لحظات تلخ و سختی را که در آن اتاقِ کوچک داشته سپری می کند. همه ی فیلم تقریباً در همان اتاق کوچک و با همان چند آدم می گذرد و فیلم نامه نویسان تلاش کرده اند، به واقعیت و کتاب آن فرانک وفادار باشند، و شاید ( چون کتابِ آن فرانک را نخوانده ام ) همین موضوع باعث شده که درام در سطح بالایی شکل نگیرد و تمام ایده ها الکن باقی بمانند. می خواهم بگویم هیچ تکیه گاهی برای داستان وجود ندارد که در طول این دو ساعت و چهل و پنج دقیقه بتوانیم روی آن تمرکز کنیم و مفهومی کُلی بیرون بکشیم. مثال می زنم: ماجرای رابطه ی آن و مادرش تنها در چند جا مطرح می شود؛ اینکه آن با مادرش رابطه ی خوبی ندارد و در عوض پدر را بسیار دوست دارد. این رابطه تا انتها هم شکل و شمایل درست و قدرتمندی به خود نمی گیرد و تنها در حد اشاره باقی می ماند. یا مثلاً دقت کنید به بالا رفتنِ تنش بین آدم های محبوس شده در اتاق که روند منطقی ای ندارد؛ یک جا آن ها در کمبود غذا و هوا و آب، به جان هم می افتند و در جای دیگر، خبری از تنش نیست. حتی همین به بلوغ رسیدنِ آن فرانک هم آنقدرها در تار و پود اثر قابل شناسایی نیست. خلاصه یک پیرنگ مشخص و واضح نمی شود از این داستان واقعی بیرون کشید. اینطور به نظر می رسد که خرده روایت های فیلم نامه، به خوبی در هم ادغام نشده اند و روند یکنواختی را تا رسیدن به سرنوشت نهایی آدم ها طی نمی کنند. دقت کنید به چند تعلیق ایجاد شده توسط سر و صدایی که گربه ی پیتر راه می اندازد و تنها مثل پاساژی عمل می کند که قرار است لحظه ای فیلم را هیجان انگیز کند. بگذریم از اینکه حال و روز و سر و وضع آدم های داستان، در پایانِ کار، جایی که دو سال از حضور مداومشان در آن اتاقک گذشته، اصلاً به انسان های بخت برگشته شبیه نیست؛ اینگار این ها همانهایی هستند که روز اول وارد اتاقک شده بودند! 


    محبوسین ...




  بخشی از مخفیگاهِ واقعی آن فرانک و خانواده اش که در طول دو سال آنجا محبوس بودند و این مکان که در آمستردام واقع است، اکنون        تبدیل به موزه شده ...




       تصویری از آن فرانکِ واقعی. او در پانزده سالگی از دنیا رفت ...


ستاره ها: 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد